توليد انبوه مرگبارترين سلاح در افغانستان ترياك و هروئين
عارف جهش عارف جهش

برگرفته شده از منابع خارجی

مخوف تر از سلاح شيميائی و كشتار جمعی سلاحی در افغانستان توليد انبوه می شود كه در پايان قرن بيست در آمد حاصل از آن بين 100 تا 200 ميليارد دلار تخمين زده می شد: ترياك و هروئين.

بزرگترين دغدغه ارتش و سازمان اطلاعات پاكستان پذيرش نقش گارد ويژه قاچاق مواد مخدر برای اين ارتش و سازمان اطلاعاتی از سوی امريكاست.

تجارت بين‌المللی مواد مخدر كه سود سالانه آن به ده ها ميليارد دلار سرمي زند به اندازه تجارت نفت اهميت پيدا می‌كند. از اين لحاظ كنترل ژئوپوليتيك شبكه های مواد مخدر به همان اندازه كنترل لوله های نفت و گاز اهميت استراتژيك دارد.

از درون همين تجارت مرگ و رخوت حكومت های مرتجع مذهبی سر برآوردند و جنبش های اسلامی از درآمد حاصل از آن ارتزاق كردند.

بخش دوم كتاب تحقيقی "جنگ و جهانی شدن" به اين سلاح نسل سوز و رخوت آفرين اختصاص دارد. در همين بخش به مناسبات امريكا با القاعده، بن لادن، طالبان و ريشه های كهنه جنگ سردی كه اكنون به حريق جهانی تبديل شده پرداخته می شود. اين بخش را در ادامه می خوانيد:

 

اسامه بن‌لادن كيست؟

رسانه های گروهی غرب كاريكاتوروار اسامه بن‌لادن را موجودی وحشتناك معرفی مي كنند كه هم باعث بروز جنگ شده، هم مسئول فقر اجتماعی منطقه است و ضمنا قاتل مردم بي گناهی است كه براثر بمباران آمريكا كشته مي شوند. تا آنجا كه رامسفلد وزير دفاع آمريكا احتمال استفاده از سلاح اتمی در مبارزه برضد اين موجود وحشتناك و القاعده را منتفی نمی داند.

اسامه بن‌لادن كيست؟ واقعيت اين است كه بن‌لادن سعودی كه آمريكا وی را مظنون شماره يك عمليات تروريستی معرفی می‌كند فردی است كه در جريان جنگ شوروی – افغانستان به كمك سازمان سيا برای مبارزه با "اشغالگران شوروی” به خدمت گرفته شد.

در سال 1979 بزرگترين عمليات مخفی سيا در افغانستان به مرحله اجرا درآمد. سازمان سيا و سرويس اطلاعاتی – نظامی پاكستان موسوم به "ای.اس.ای."  مصمم بودند كه جنگ در افغانستان را به جهاد كل دنيای اسلام با اتحاد شوروی تبديل كنند و بدين منظور بين سال های 82 تا 92 آنان 35 هزار بنيادگرای انتگريست را از چهل كشور اسلامی به خدمت گرفتند. دهها هزار نفر برای تحصيل در مدارس مذهبی به پاكستان سرازير شدند. صاحبنظران معتقدند بيش از صد هزار تن از اين مسلمانان تندور در جنگ افغانستان شركت كردند.

روی كار آمدن دولت ببرك كارمل و ورود نيروهای شوروی به افغانستان در سال 1979 دستاويزی شد كه آمريكا كمك به مجاهدين افغان را دربرابر افكار عمومی جهان توجيه كند. اما براساس اطلاعات جديد بدست آمده سازمان سيا عمليات براندازی حكومت افغانستان را قبل از ورود نيروهای شوروی آغاز كرده بود. اكنون روشن است كه هدف واقعی واشنگتن راه اندازی جنگی داخلی در افغانستان بود، جنگی كه بيش از بيست سال ادامه يافت. برژينسكی مشاور امنيت ملی دولت كارتر در يك مصاحبه مطبوعاتی در 1998 حمايت از مجاهدين افغان توسط سازمان سيا را به اين شكل تاييد كرد:

"برژينسكی: براساس اطلاعات رسمی، سازمان سيا كمك به مجاهدين افغان را از سال 1980 يعنی بعد از حمله نظامی شوروی به افغانستان در 24 دسامبر 1979 آغاز كرد. اما حقيقت امر تاكنون مخفی نگه داشته شده است. واقعيت اين است كه در سوم ژوييه 1979 آقای كارتر رييس‌جمهور دستورالعملی را امضا نمود كه برطبق آن بايد به مخالفان دولت طرفدار شوروی در افغانستان به صورت مخفی كمك مي شد. در آن روز من يادداشتی تقديم رييس‌جمهور نمودم و درآن شرح دادم كه به نظر من اين كمك مخفی به دخالت نظامی شوروی در افغانستان منجر خواهد شد.

*خبرنگار: در صورت عدم ريسك، شما طرفدار اين " كمك مخفی” بوديد؟ آيا نمي خواستيد با اين عمل باعث تحريك شوروی و دخالت نظامی اين كشور در افغانستان شويد؟

برژينسكی: مسئله را خوب بيان نمی كنيد. ما قصد نداشتيم روسها را به دخالت نظامی در افغانستان هل بدهيم. ولی اين كمك های پنهانی ما به مخالفان، احتمال اين دخالت را بالا می‌برد.
خبرنگار: وقتی شوروی ها دخالت آمريكا در امور افغانستان و مبارزه با آن را برای توجيه ورود خود به اين كشور مطرح كردند، هيچكس آن را باور نكرد. پس  آنان حقيقت را می گفتند. آيا امروز تاسف نمی خوريد؟

برژينسكی: تاسف! برای چه؟ اين عمليات پنهانی ايده فوق العاده ای بود. روس ها در افغانستان بدام افتادند و شما از من مي خواهيد كه تاسف بخورم. روزی كه شوروی رسما از مرزهای افغانستان گذشت برای رييس جمهور وقت آقای كارتر يادداشتی فرستادم و متذكر شدم "حالا نوبت ماست كه ويتنامی برای اتحاد شوروی ايجاد كنيم" در واقع مسكو برای ده سال درگير جنگی شد كه نمی توانست از آن پشتيبانی كامل به عمل آورد و در نهايت به تضعيف امپراطوری اتحاد جماهير شوروی و فروپاشی آن منجر شد.

خبرنگار: حتی از اين هم متاسف نيستيد كه به بنيادگرايان اسلامی از حيث سلاح و آموزش كمك كرديد و بعدها آنان به تروريست تبديل شدند؟

برژينسكی: از نگاه تاريخی چه چيز با ارزش تر است؟ طالبان يا فروپاشی اتحاد شوروی؟ عصيان چند مسلمان يا آزادی اروپای شرقی و پايان جنگ سرد؟

 

"جهاد اسلامی"

براساس گفته های برژينسكی، بخشی از فعاليت های مخفی سازمان سيا ايجاد "يك شبكه بنياد‌گرای اسلامی” بود كه به آن نام "جهاد" و جنگ مقدس برعليه شوروی داده شد. اين شبكه از طرف ايالات متحده و عربستان سعودی پشتيبانی مي شد. اما بخش اعظم كمك مالی اين عمليات از طريق قاچاق مواد مخدر در "مثلث طلايی” (منطقه توليد ترياك در آسيای مركزی و افغانستان م.) تامين مي شد.

در سال 1985 ريگان رييس جمهور وقت آمريكا دستورالعمل امنيت ملی شماره 166 را امضا كرد. براساس اين دستورالعمل بايد كمك نظامی را به مجاهدين افغان هرچه بيشتر تقويت نمود تا به از همپاشی قوای شوروی و خروج آنان از افغانستان منجر شود. كمك های نظامی به شدت افزايش يافت، به طوري كه در سال 1987 سلاح های تحويلی به مجاهدين به 65 هزار تن رسيد. در طی اين مدت سيل متخصصان سيا و پنتاگون به طور پنهانی و بی وقفه راهی ستاد فرماندهی سازمان اطلاعات پاكستان - ای.اس.اي-  واقع در شاهراه اصلی روالپندی شد. در همين محل كارشناسان سيا و پنتاگون برای سازمان دادن جنگ شورشيان افغان برعليه قوای شوروی با ماموران اطلاعاتی پاكستان ديدار مي كردند.

سازمان سيا از طريق سرويس اطلاعاتی پاكستان نقش كليدی در تربيت نظامی مجاهدين افغانستان داشت. مدارسی كه توسط بنيادگرايان وهابی و پشتيبانی مالی عربستان تشكيل شده بودند تدريجا تدريس تكنيك های جنگ های چريكی سازمان سيا را در تعاليم خود گنجاندند. ايالات متحده آمريكا از ديكتاتور پاكستان ژنرال ضياالحق در تاسيس هزاران مدرسه علميه در پاكستان پشتيبانی كرد، مدارسی كه از آنان " طالبان" سر برآوردند.

بدينسان سازمان سيا تلاش خود را بر ترويج اين انديشه گذاشته بود كه از اسلام يك ايده سياسی اجتماعی به سازد كه تقدس آن توسط يك ارتش بی خدا مورد تجاوز واقع شده و اكنون مردم مسلمان افغانستان بايد بدين منظور و برای استقلال خود رژيم چپ گرای افغانستان را كه مسكو برسر كار آورده سرنگون كنند.

 

نقش سازمان اطلاعاتی نظامی پاكستان (ای.اس.ای)

سازمان سيا كه نمي خواست مستقيما با مجاهدين در تماس قرار گيرد، "كمك های مخفی” خود را به "جهاد مقدس" از كانال سازمان اطلاعاتی نظامی پاكستان سازمان داد. به بيان ديگر برای موفقيت اين عمليات مخفی واشنگتن بايد نيت واقعی خود را كه سرنگونی دولت وقت افغانستان و نابودی اتحاد شوروی بود پنهان مي كرد. به همين دليل با آن كه ميلتون بردمن از اعضای برجسته سازمان سيا ادعا می‌كند كه اين سازمان نبود كه عرب ها را تعليم نظامی می‌داد، براساس اطلاعات عبدالمنعم سيد علی عضو مركز تحقيقات استراتژيك قاهره، بن‌لادن و عرب های افغان تعليمات نظامی خود را در سايه پشتيبانی سازمان سيا دريافت كردند.

ميلتون بردمن تصديق می‌ كند كه بن‌لادن از نقشی كه واشنگتن به او داده بود هيچ اطلاعی نداشت. بن‌لادن خود مدعی است " نه من و نه برادرانم در جريان هيچ كمكی از آمريكا نبوديم". سيا با تحريك احساسات ملی و مذهبی مجاهدين اسلامی به آنان اجازه نداد كه بفهمند در حقيقت به نفع عمو سام مبارزه می ‌كنند. بدينسان عليرغم ارتباط تنگاتنگ سرويس های جاسوسی بلند پايه با يكديگر، افسران مجاهدين هيچ رابطه مستقيمی با واشنگتن و سيا نداشتند.  با پشتيبانی سازمان سيا و كمك نظامی ايالات متحده سازمان اطلاعات پاكستان ای.اس.ای به يك سازمان موازی پرقدرت تبديل شد كه در تمام عرصه های حكومتی حضور داشت. پرسنل ای.اس.ای كه متشكل از افسران نظامی، ماموران اطلاعاتی و اداری بودند به حدود 150 هزار نفر رسيد. پس از بركناری بوتو و به قدرت رسيدن ضياالحق مناسبات ای.اس.ای و سازمان سيای آمريكا به طرز محسوسی گرم تر شد. ضمن اين كه عمليات سيا موجب شد رژيم نظامی ضياالحق روز به روز قدرتمند تر شود. درجريان جنگ داخلی در افغانستان رژيم پاكستان حتی بيش از ايالات متحده مواضع ضد شوروی مي گرفت! در سال 1980 كمی بعد از ورود نظامی شوروی به افغانستان، ضياالحق به رييس ای.اس.ای ماموريت داد برای اغتشاش در جمهوري های آسيای مركزی شوروی دست به كار شود. اين اقدامات را سازمان سيا بعدها و از اكتبر 84 شروع كرد. در واقع سازمان سيا از ماموران پاكستانی محتاط تر عمل مي كرد. پاكستان و ايالات متحده  نيروهای درگير در مسئله افغانستان را با عنوان اين كه حاضر به مذاكره و حل مسالمت آميز مسئله افغانستان هستند فريب داده و به عمليات پنهانی برای ايجاد اغتشاش بيشتر ادامه مي دادند.

 

ادامه دارد




  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات